پخش زنده
امروز: -
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی از تغییر محتوای کتب درسی دانش اموزان کلاس اولی برای مهر ۱۴۰۳ خبر داد و گفت: این طرح به صورت ازمایشی، و برای تعداد محدودی از دانش اموزان اجرا میشود.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، برنامه صف اول چهارشنبه شب با حضور حجت الاسلام علی لطیفی رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، به موضوع بررسی کتابهای درسی از تالیف تا چاپ پرداخته شد .
سؤال: من میخواهم با شما متفاوت شروع کنم، شما خودتان متولد چه سالی هستید؟
لطیفی: متولد سال ۱۳۶۰
سؤال: یک انتقادی که همواره وجود داشته است به کتابهای درسی و تا به امروز هم، خیلی پررنگتر شده ، این است که کتابهای درسی و محتوای آموزشی ما در مدارس کاربردی نیست، یک بخش مهم انتقادهایی که به محتوای کتابهای درسی در همه این سالها شده است مربوط به این دوره نیست، مضمون آن است که محتوای آموزشی ما در مدارس کاربردی نیست، به درد زندگی نمیخورد، انگار فقط ساخته شده است برای گرفتن نمره و و بعد به فراموشی سپرده شود، بفرمایید شما چه حرکتی کرده اید در این دو سه سال برای اصلاح این اشکالی که تقریباً همه به آن اتفاق نظر دارند؟
لطیفی: ممنون هستم بابت طرح این مسئله، چند نکته را یاداور شوم، نکته اول این است که در بیان شما هم بود، واقعاً این مسئله نه مسئله کتاب درسی، نه مسئله نظام آموزشی و نه مسئله نظام آموزش عمومی است، یعنی یک ابر مسئله چند وجهی و چند بعدی و خیلی پیچیده است؛ لذا علی القاعده هر گفت و گویی که میخواهیم بکنیم باید یک مقدار مسئله را محدود کنیم دقیقاً.
سؤال: به عمده مسئله کاری نداریم، میرسیم به آن قسمتی که به شما ارتباط دارد؟
لطیفی: من میخواهم بگویم در زمینه برنامه درسی و کتاب درسی مشخصاً در حداقل، بخشی از چالش ها کجا است و ما چه کرده ایم. توضیح دوم اینکه وقتی که حتی در مورد نظام آموزش عمومی و کتابهای درسی یا برنامه درسی صحبت میکنیم، این چالش بیشتر خودش را در دوره متوسط دوم نشان میدهد، یعنی ما این چالش را کمتر در دوره ابتدایی یا متوسطه اول داریم.
سؤال:، چون ابتدایی باید هر کسی آن مقدار را بلد باشد؟
لطیفی: بله. یک پرسش خیلی اساسی را مواجه هستیم وقتی در مورد نظام آموزش عمومی صحبت میکنیم، اینکه اساساً هدف از نظام آموزش عمومی چه است، پاسخهای مختلفی در فضای تخصصی داده شده است، یک پاسخ این است که آماده کردن شهروندان و آماده کردن مردم جامعه برای یک زندگی شایسته مناسب است، درست است، این یکی از مهمترین اهداف یا شاید بشود گفت هدف اول و اولویت اساسی نظام آموزشی است. هدف دوم مطرح میشود، اصطلاحاً از تعبیر آموزشیهای نیمه تخصصی از آن یاد میکنند، یعنی میگویند یکی از اهداف دوره آموزش عمومی، آموزش نیمه تخصصی بعنوان مقدمهای برای ورود به آموزش عالی یا مقدمهای برای ورود به بازار کار است. مسئله ما در نظام آموزشی ایران به صورت مشخص که به عنوان یکی از مهمترین چالشها می توان از آن یاد کرد این است، که نظام آموزش و پرورش ما آن وجه عمومی اش خصوصاً در دوره متوسطه دوم خیلی ضعیف شده است و آن وجه نیمه تخصصی هم غالب شده است و وجه نیمه تخصصی هم معیوب غالب شده است، یعنی نگاه رشته محور، یک نگاه مبتنی بر فضای دانشگاهی خودش را انگار انداخته است روی آموزش عمومی. تلقی ما از دوره آموزش عمومی این است، خصوصاً در آموزش متوسطه دوم، کوچک شده نظام آموزش دانشگاهی است، یا ساده شده نظام آموزشی دانشگاهی است، یا مقدمه آن است. این برای امسال و پارسال هم نیست، این چیزی است که از ابتدای ورود نظام آموزشی به ایران ما با همچنین مشکلی مواجه بوده ایم. پس ما اگر فهم مان را از مسئله اینطوری درنظر بگیریم که گویی اولاً در متوسطه دوم، این مشکل را خیلی داریم برجستهتر میبینیم و این بخاطر این است که نقش آموزش عمومی این دوره کمرنگتر شده است، قطعاً یکی از راه حلها این است که بتوانیم مهارتهای پایه یا شایستگیهای پایه و عمومی را در کل نظام آموزشی در برنامه درسی و در کتاب درسی تقویت کنیم. یکی از کارهایی که در دو سال گذشته دقیقاً سازمان پژوهش روی آن متمرکز بوده است، همین مسئله بوده است. ما چارچوبی تدوین کرده ایم بعنوان نظام واره شایستگیهای پایه و عمومی، در واقع کلیه مهارت ها، صفات، شایستگیها و توانمندیهایی که هر دانش آموزی باید از آنها برخوردار باشد فارغ از اینکه میخواهد به چه رشته دانشگاهی برود، فارغ از اینکه میخواهد برود مشغول کار شود، یا هر کار دیگری میخواهد بکند بعد از دوره آموزش عمومی، برای یک زندگی شایسته در جامعه، هم از نظر فردی و هم از نظر اجتماعی، به یک شایستگیهایی نیاز دارد، به یک مهارتهایی نیاز دارد. ما نقش این مهارتها را آن چیزی را که مناسب جامعه و زمان ما است فراهم کرده ایم و انشاالله در دوره جدید چارچوب مان بر این است که همه کتابهای درسی و بخشهای کتابهای درسی باید در وهله اول حامل این شایستگیها و این مهارتها باشند و این زمینه را فراهم کنند تا دانش آموز بتواند در وهله اول خودش را در این شایستگیها و مهارتها تقویت کند. این بخشی از طراحی کلانی است که خیلی کمک میکند برای اینکه ما بتوانیم محتوا و برنامه درسی را به این سمت ببریم که دانش آموز وقتی که یک چیزی را یاد میگیرد، احساس کند که این مسئله واقعاً برای او مفید است. اقدام بعدی که در دستور کار داریم و علی القاعده در طراحی خصوصاً در دسته دوم مورد توجه خواهد بود این است که البته این به صورت نسبی در سالهای قبل هم بوده است و ما سعی داریم بتوانیم این را افزایش بدهیم، در زمینه همین دروس تخصصی که دانش آموزان میخوانند حتی الامکان بتوانند کاربرد آن، استفاده آن را یا مواجه مسئله محور با آن داشته باشند تا آشنا شوند این ماتریسی که شما فرمودید، چه استفاده کاربردی و علمی از آن میشود، اگر این را ندانند بعداً در چه تخصصها و حوزههایی با چالش و مشکل مواجه خواهند شد. این دو راهبرد، به نظر من دو راهبرد کلی است که در این دوره جدید مدنظر قرار گرفته است، باز هم میخواهم تأکید کنم روی آن نکته اول، یعنی شایستگیهای پایه و عمومی که اتفاقاً یکی از مطالبات تحولی از وزارت آموزش و پرورش بوده است و امیدواریم که در این دوره جدید، براساس این چرخشی که اتفاق افتاده است، برنامههای درسی و کتابهای درسی خیلی بیشتر بتوانند متناسب با این شایستگیها و با این مهارتها تنظیم شوند.
سؤال: میتوانید این را عینیتر کنید و با مثال توضیح دهید؟
لطیفی: وقتی که از شایستگیهای پایه صحبت میکنم الان در این چارچوبی که ما تدوین کرده ایم، چهار شایستگی اصلی و اساسی را بعنوان شایستگی پایه درنظر گرفته ایم. شایستگی اول، هویت ایرانی اسلامی است، شایستگی دوم، تفکر و تعقل است، شایستگی سوم، ارتباط مسئولانه و مؤثر است و شایستگی چهارم، چیزی است که بعنوان خویشتن سازی یا مدیریت خود ما از آن تعبیر کرده ایم. من در مورد هر کدام از اینها یک توضیح مختصری میدهم، از شایستگی چهارم شروع میکنم، ما براساس یکسری مطالعات نیازسنجی، آن چیزی که در اسناد تحولی از ما خواسته شده است و مطالعات تطبیقی ومطالبات حاکمیتی که بوده است به این فهرست رسیده ایم، در ذیل این چهار شایستگی اساسی و پایه، ما شاهد خورده شایستگیهایی هستیم و هر خورده شایستگی، در ضمن توصیف گرهایی توضیح داده شده است که مقصود از آن چیست. مثلاً فرض کنید شایستگی خویشتن سازی یا مدیریت خود، ما هر کدام بعنوان یک انسان یکسری از مهارتها را باید داشته باشیم تا بتوانیم امورات خودمان را تدبیر کنیم، اینکه بتوانیم احساسات درونی خودمان را به خوبی درک و تحلیل کنیم، اینکه بتوانیم از پس مسائل شخصی زندگی خودمان بربیاییم، بتوانیم یک حداقل مهارتهایی برای کسب و کسب و کار و برای کسب درآمد داشته باشیم، مجموعهای از توانمندیها و مهارتهایی را باید داشته باشیم، اینها همه در خویشتن سازی جمع میشود. وقتی از تفکر و تعقل صحبت میکنیم، مهارتها و منشها و ویژگیهای شخصیتی است که ما باید دارا باشیم تا بتوانیم انواع تفکرها، تفکر استدلالی، تفکر سنجش گرانه و تفکر خلاق را در زندگی خودمان، در بخشهای مختلف به کار ببریم، در هنگام تصمیم گیری، متفکرانه تصمیم بگیریم، مجموعه این مهارت و شایستگیها و منشها و ویژگیهای شخصیتی، ذیل این شایستگی تفکر است. در تفکر ارتباط که بسیار مهم است، سعی کرده ایم آن دسته از مهارتها و توانمندیهایی که هر کسی نیاز دارد برای اینکه بتواند یک ارتباط خوب برقرار کند، آنها را درنظر بگیریم.
سؤال: ارتباط برقرار کردن و حفظ ارتباط؟
لطیفی: حفظ ارتباط، حل اختلافها و تعارض ها، اینکه ما وقتی مواجه میشویم با رسانههای مختلف، با فضای مجازی، بتوانیم واقعاً آنچه که مناسب و مفید است برای ما استفاده کنیم، برحذر باشیم از آسیبها و چالشهای آن، همه اینها در ذیل این مهارت ارتباط مسئولانه و مؤثر است، مسئولیت پذیر باشیم نسبت به دیگران و زندگی خودمان و جامعه مان، ما مجموعهای از ویژگیها را باید کسب کنیم، مهارتها را باید یاد بگیریم که از پس این مسائل بربیاییم. مثال میزنم، یکی از منابع جدی این کارمان مطالعات نیازسنجی بود. ما در گزارشهایی که از نهادهای مختلف گرفته ایم، دیدیم یکی از مشکلاتی که ما در جامعه مان داریم و دیدیم ،آن بود که آستانه تحمل افراد خیلی پایین است، متأسفانه ما خیلی از وقتها در مورد مسائل ساده مان با اعضای خانواده مان، با دوست مان بدون چالش گفتگو کنیم، منظور خودمان را منتقل کنیم، دچار سوءتفاهم نشویم. اینها واقعاً مهارت آموزی میخواهد، اینها چیزهایی است که باید کسب شود، تمام اینها چیزهایی بود که ما در این چارچوب دیدیم. وقتی راجع به هویت صحبت میکنیم، مسئله تعلق مان به این کشور ارزشمندی که باید داشته باشیم، مسئله مفاخری که در قبل داشته ایم و اینکه نگاه کنیم به آن سابقه و با یک امید واقع بینانه نسبت به آینده کشور و برای وضعیت کشور تلاش کنیم. تعلق خانوادگی در مسئله هویت خانوادگی مسئلهای بود که به آن توجه شده بود. مجموعهای از شایستگیها و توانمندیها و صفات را در این چارچوب ما فراهم کرده ایم که در دورههای مختلف تحصیلی در ۱۲ سال تحصیلی در هر پایه تحصیلی به تناسب اقتضائات شخصیتی آن پایه، به تناسب نیازهای آن پایه دانش آموزان بتوانند یک تعدادی از این مهارتها و ویژگیها را کسب کنند. من فکر میکنم که اگر این چرخش اتفاق بیفتد، یعنی ما بتوانیم بخش قابل توجهی از برنامه درسی مان را ناظر به این نیازها که اینها نیازهای خیلی واقعی و ملموسی است که شما به هر کسی ارائه کنید در جامعه میگویند بله دقیقاً این همان چیزی است که ما میخواهیم.
سؤال: نشانه این چیزی که میگویید شاید بشود در همین عناوین دورههایی که الان به صورت خصوصی برگزار میشود در جاهای مختلف و مردم بابت آن پول میدهند و اینها را یاد میگیرند، تا حدودی بشود اینها را دید؟
لطیفی: تمام این چیزهایی که در این مجموعهها است واقعاً با یک نگاه جامعی دیده شده است ، البته با درنظر گرفتن اینکه ملاحظات بومی، اقتضائات خودمان را درنظر بگیریم، مبانی فکری و اعتقادی خودمان را درنظر بگیریم و از آن طرف هم نیاز جامعه را مدنظر قرار دهیم ، تا اینطور نشود که خانودهها برای رفع آن چیزی که فکر میکنند واقعاً نیاز فرزندان شان است مجبور باشند از بستهها یا فضاهایی استفاده کنند که واقعاً معلوم نیست که چقدر قابل اتکاء باشد. این را هم عرض کنم که کسب صددرصدی و حداکثری این شایستگیها واقعاً چیزی نیست که صرفاً در محیط مدرسه اتفاق بیفتد، بخشی از اینها قطعاً در محیط خانواده است، از خانواده شروع میشود و در محیط خانواده اتفاق میافتد، اما مسئله مهم این است که مدرسه نمیتواند بی تفاوت باشد نسبت به این وضعیت، این چرخشی که ما الان داریم در برنامه درسی متناسب با این شایستگیها انجام می شود، دقیقاً ناظر به همین مسئله است. من یک مورد دیگری یادم آمد، مسئله مهارت کار گروهی، چه به معنای عضوی از گروه، چه به معنای رهبری و مدیریت گروه، یکی از مهارتهای ضروری زندگی امروزی ما است. به یک معنا همه ما باید بلد باشیم که چگونه میتوانیم اعضای گروه را هماهنگ و هم افزا کنیم به سمت هدف یا اگر خودمان عضوی از گروه هستیم همراه و همدل باشیم. مجموعه مهارتهای کار گروهی یا شایستگیهای مرتبط با کار گروهی، بخش مهمی از شایستگیها است و واقعاً این مهارت و شایستگی را ما اگر بخواهیم آموزش بدهیم اینطور نیست که برای آن یک کتاب مستقل بگذاریم این باید پخش شود، در تمام آموزشهای ما. خیلی از این شایستگیها چیزهایی نیستند که صرفاً در کتاب منعکس شوند، باید اینها در برنامه درسی،و در کلیت فضایی که وجود دارد اموزش داده شود .
سؤال: اینها روشهای آموزش باید داشته باشد، برنامههای جنبی باید داشته باشد، یعنی فقط در محتوای کتاب و اینها هم نیست و بعد شما به محتوا هم برسید باید آدمهایی را تربیت کنید تحت عنوان معلم که بلد باشند این محتوا را درس بدهند آن هم در یک مقیاس بسیار بزرگی، صحبت چند صد هزار معلم است و این ممکن است کار بسیار زمانبری باشد. چقدر فکر میکنید زمان ببرد، حالا از همان اول شما به صداقت میگویید که این کار چیزی نیست که ما خیلی توقع صددرصدی از آن داشته باشیم، فقط میخواهیم که حرکتی به این سمت کنیم و توجهی به آن نشان بدهیم ولی همان نقطهای که شما هدفگذاری کرده اید، فکر میکنید چند سال دیگر به آن یا برسیم؟
لطیفی: این چارچوب به زودی در شورای عالی آموزش و پرورش هم بررسی و تصویب خواهد شد، مقرر شده است که بعد از تصویب حداقل به سه جا باید بازخورد بدهیم، یکی برنامههای درسی، یعنی برنامههای درسی را سعی کنند مبتنی بر این چارچوب باشد، ما وقتی از کتاب درسی صحبت میکنیم، کتاب درسی یک ابزار و وسیله است، ما در یک نگاه کلانتر چیزی را داریم در فضای آموزش و پرورش به اسم فرصتهای تربیتی و فرصتهای یادگیری. برنامه درسی متمرکز است روی طراحی فرصتهای متنوع با استفاده از ابزارهای متنوع. پس اولین جایی که متأثر از این چارچوب میشود برنامه درسی ما است، جای دوم، برنامههای پرورشی و فرهنگی هستند که در وزارتخانه دارند اجرا میشوند، یعنی مسئله فقط کتاب درسی نیست، مسئله همه موقعیت ها، همه طراحی ها، وقتی از اردو صحبت میکنیم، وقتی از برنامههای مراسمها و مناسبتهای مدرسه صحبت میکنیم در این چارچوب باید سعی کند این شایستگیها را تقویت کند. سومین جایی که بازخورد میگیرد از این چارچوب و باید متناسب با این چارچوب خودش را تنظیم کند، دانشگاه فرهنگیان برای تربیت معلم است، معلمانها باید متناسب با این شایستگی ها، با این مهارت ها، پرورش پیدا کنند و این چیزی است که آقای دکتر صحرایی وزیر محترم آموزش و پرورش وقتی در روند این کار قرار گرفتند تأکید کردند که حتماً باید دانشگاه فرهنگیان، دانشگاه شهید رجایی ناظر بر این مسئله خودشان را آماده کنند. اینکه چقدر زمان میبرد، یک مقدار شاید تخمین زدن زمان خیلی سخت باشد، اما من میخواهم عرض کنم شاید بشود گفت برای مهم این است که از همین امسال و سال آینده این فرآیند را داریم شروع میکنیم. حتی ما در سال گذشته در سازمان این فرآیند را شروع کرده ایم، امسال با قدرت بیشتر کار را پیش میبریم، متمرکز هستیم روی تلفیق مضامین محتوایی با این شایستگی ها، یعنی مثلاً فرض کنید اینکه وقتی داریم در مورد آموزش ریاضی صحبت میکنیم، آموزش ریاضی چطور میتواند محملی برای آموزش برخی از این شایستگیها باشد، در کجاها میتواند گره بخورد با این شایستگی ها. ما الان این طراحیها را شروع کرده ایم، اما همانطور که شما فرمودید شاید بشود گفت که چیزی در حدود ۱۰ سال یعنی یک تغییر نسل معلمی باید اتفاق بیفتد تا این وضعیت یک وضعیت مستمری شود. آن چیزی که خیلی مهم است به نظر من این است که وزارت آموزش و پرورش و سازمان، روی این مسئله الان اراده جدی دارد یعنی ما این کار را شروع کرده ایم به صورت عملیاتی و امیدواریم با همراهی حداکثری همه دغدغهمندان و همه ذیربطهای این عرصه، به نظر من سازمان صداوسیما و همه مجموعههای فرهنگی و تربیتی بخشی از کسانی هستند که ذینفع و ذیربط هستند در این کار. هرچه بیشتر این حمایت انجام شود، هرچه بیشتر این همراهی انجام شود، قطعاً این استقرار میتواند کوتاهتر باشد.
سؤال: آیا روشهایی را به کار میگیرید که این مسیر ۱۰ ساله را کوتاهتر کند، احیاناً میشود از روشهای خلاقی در همین مسیر هم بهره برد؟
لطیفی: به نظر من یکی مهمترین میان برها، عمومی شدن این مسئله است، یکی از تغییرهای جدی در مسائل اساسی در این جنس تغییرها این است که این تغییرها بسیار مبتنی بر تغییر نگرش هستند، اگر افراد نگرش شان به آموزش و تربیت تغییر کند، ما تسریع خیلی زیادی را در این فرآیند خواهیم داشت. فکر ما در سازمان این است که بتوانیم دیگران را با خودمان شریک کنیم در این چارچوب و در فهم آن اتفاقی که میخواهد بیفتد. فکر ما این است که هر چه بتوانیم سریعتر دغدغهمندان یعنی فعالان مردمی را در این فضا درگیر کنیم، این مسئله سرعت خواهد گرفت و ما صرفاً متکی بر مسیرهای رسمی نخواهیم بود. البته که یک مسئله، مسئله نسبی و تشکیکی است یعنی درصدها و درجات مختلفی دارد، اما هر میزان که دغدغهمندان مردمی یا دیگر نهادهای تربیتی و فرهنگی خارج از آموزش و پرورش بیشتر با این چارچوب همراه شوند، فکر میکنم این قضیه سرعت خواهد گرفت و ما امیدواریم در سالهایی کمتر از این رقمی که شما فرمودید، اتفاق بیفتد ، البته تخمین زمان واقعاً خیلی سخت است.
سؤال: فضا برای این تحول آموزشی باز کرده اید؟
لطیفی: بله.
سؤال: این خیلی خوب است که همه مردم بیایند و کمک کنند. همه مردم هم قرار است به محیط زیست توجه کنند، باید به آلودگی هوا توجه کنند، باید به ترافیک توجه کنند، باید به سلامت توجه کنند، باید به مسائل مذهبی توجه کنند و اینطوری. بله اینکه ظرفیت مردمی را استفاده کنیم یک اصل است، اما یک وقتی شما برای آن یک فضایی باز کرده اید و کسانی را که دغدغهمند در این عرصه هستند و کار کرده اند در طول سالها میتوانند به شما واقعاً کمک کنند؟
لطیفی: تمام این دغدغههایی که شما فرمودید در این چارچوب دیده شده است، چرا، چون اساساً وظیفه نظام تعلیم و تربیت این است که یک کار همه جانبه انجام بدهیم، اتفاقاً ما وقتی مثلاً داریم از ارتباط مسئولان صحبت میکنیم، بخشی از این ارتباط، ارتباطی است که عضو جامعه باید با محیط پیرامون خودش بگیرد، لذا مسئله اهتمام نسبت به محیط زیست در مراتب و درجات مختلف یکی از توصیف گرهای این چارچوب است، وقتی داریم از یک انسان سالم صحبت میکنیم، بخشی از این سلامت، سلامت معنوی و دینی است، لذا مسئله معنای دینی زندگی و رسیدن به معنای دینی زندگی یکی از مؤلفههای این نظام است. پیش بینی، واقعاً در این نظام واره، پیش بینی جامعی است، نسبت به اینکه جایی برای آن درنظر گرفته ایم یا خیر، عرض کردم ما در فرهنگ برنامه ریزی درسی به یک معنا تیمهای تولید برنامه درسی مان کاملاً براساس تلفیق این شایستگیها با محتوای آموزشی دارند کار را پیش میبرند؛ و نسبت مشارکت پذیری بیرونی، یعنی مجموعههای غیرمردمی بتوانند بیایند و نقش آفرینی کنند، بتوانند بیایند و فعال شوند، مسیری که ما داریم طی میکنیم این است که بتوانیم استانداردهایی یعنی تعریفهای مشخصی را ناظر بر هر کدام از این شایستگی ها، حتی الامکان تفصیلی داشته باشیم تا ناظر به هر کدام از این، استاندارها مجموعههای مختلف بتوانند محتواهای تولیدی شان را عرضه کنند و استفاده کنند. به مرور زمان جایی که داریم باز میکنیم برای مجموعههای بیرونی هم انشاالله عرضه خواهد شد، آن چیزی که فعلاً روی آن تمرکز داریم، مأموریت خودمان است، یعنی خودمان طراحی هایمان را به گونهای انجام بدهیم که این شایستگیها و این مهارتها به آنها توجه جدی شود در محتوای آموزشی و در برنامه درسی.
سوال: برگردیم به سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، این سازمان به جز این برنامه ریزی آموزشی چه کار دیگری میکند؟
لطیفی: خیلی سوال خوبی است، خیلی کوتاه بخواهم بگویم سازمان پنج تا کار اساسی انجام میدهد، یک کار پژوهش، پژوهشهای کاربردی و بنیادی، که الان عمده آن پژوهشها را به واسطه پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش انجام میدهد، که بخشی از ساختار کار سازمان است، کار دوم همین کار برنامه ریزی درسی، برنامه ریزی درسی کاری بسیار مهمی است مهمتر از تالیف کتاب درسی.
سوال: همین را میخواستم بگویم اعم از تالیف کتاب ولی محدود به تالیف کتاب نیست؟
لطیفی: کار سوم سازمان تولید محتوا و مواد و منابع آموزشی است ، این کاملا تفکیک شده از برنامه درسی است ، در یک وضعیت ایده آل به نظرم من ماموریت اصلی اش برنامه ریزی درسی است، چه بسا در تولید محتوا، تالیف کتاب کمک بگیرد، کار برنامه ریزی بسیار مهم تر، راهبردیتر از تولید و تالیف محتوا است، چون نقشه محتوا، راهبردهای اساسی، این که چه اتفاقی باید بیفتد توی سایت برنامه ریزی درسی مشخص میشود، کار چهارم کار ساماندهی و تنظیم گری است، بخشی از محتوا و تولید مواد و منابع آموزشی که جاهای دیگر انجام میشود، سازمان این وظیفه را دارد که تایید یا رد کند به مدرسه وارد شود یا نشود، کار پنجم هم کار آموزش معلمان نسبت به برنامههای جدید یا چیزی که تخصصی به آن میگوییم اشاعه برنامه درسی، این خیلی مهم است، وقتی که ما کتاب جدید تالیف میکنیم مسئله تمام نمیشود، اتفاقا مسئله شروع میشود.
گام بعدی این است که شما این برنامه را اشاعه و نشر بدهید، چالشها و مشکلات آن را برطرف کنید، این پنج حوزه ماموریت اساسی سازمان است، محتواهایی که حتی مجموعههای غیر دولتی تولید میکنند، کتابهای داستان، محصولات کمک آموزشی، ابزاری اگر تولید میشود، اینها اگر میخواهد وارد مدرسه شود توسط سازمان باید تاییدیه را بگیرد بعد وارد مدرسه شود.
سوال: در تولید محتواهای کمک آموزشی چه کاری انجام شده است ؟
لطیفی: در دو سطح ، سازمان کارش را پیش برده است، یک سطح استفاده از مجموعههای مردمی یا مجموعههای غیر دولتی که در خود محتوای درسی است، و در کتابهای درسی یا در محتواهای چند رسانهای، چند سال است که در قالب رمزینهها در کتاب ها دیده می شود. ما چیزی در حدود پنج هزار تا رمزینه در کتابهای درسی داریم که بالغ بر نه هزار محتواها بر اینها لینک شده است، بخشی از این محتواهای برنامههای چند رسانهای تولیدات ما نیست، تولید مجموعههای بیرون است که ما از مجموعهای بیرون دعوت کردیم یا از آنها درخواست کردیم، یا آنها تولید داشتند از آنها گرفتیم.حتی بعضی از کتابهای درسی که دانش آموزان استفاده میکنند اینها تولید کارشناسان ما نیست، مجموعه افراد و اساتیدی بودند توانمندی را داشتند و دغدغهمند بودند، علاقهمند بودند و تولید کردند و استفاده شده است و این سطح اول استفاده ما است که عمدتا محصولات چند رسانهای در قالب رمزینهها استفاده شده است به اصطلاح از مجموعههای بیرونی. بخش دومی که استفاده از ظرفیتهای بیرونی است، آن کاری است که سازمان در زمینه ساماندهی مواد و منابع انجام میدهد، انتشارات مختلفی هستند که کتابهایی چاپ میکنند، یا مجموعههایی هستند که محصولات کمک آموزشی تولید میکنند و یا کیت آموزشی تولید میکنند، سازمان نقش تنظیم گر دارد نسبت به این مجموعهها، آثارشان را بررسی میکند، آنهایی که واقعا از استانداردهای لازم برخوردار هستند به آنها اعتبارنامه میدهد، این اعتبارنامه کمک میکند که این مجموعهها محصولات شان را توی مدارس عرضه کنند، خانوادهها اعتماد میکنند به اعتبارنامهای که سازمان داده است و آن نشانی که سازمان به عنوان نشان استاندارد داده است، سازمان در این زمینه مرجع تخصصی نشان استاندارد محصولات است. در عین حال خودم بخواهم منتقدانه صحبت کنم، ظرفیت استفاده از مجموعههای مردمی باید بیشتر باشد در سازمان، یعنی باید توان آنها تقویت شود، اما ما هم در سازمان باید رشد کنیم.
نقص ما در سازمان چه بوده است که خیلی خوب نتوانستیم استفاده کنیم، این است که در برخی از زمینه استانداردها را تولید کنیم، محصول را داریم، کتابی که خودمان تالیف کردیم یا مواد آموزشی که تولید کردیم، باید یک سری استانداردهای مشخص داشته باشیم، که به همه اعلام کنیم که براساس این استاندارد اگر شما هم تولید کنید ما به محصول تولیدی شما یک مهر تایید میزنیم و میتواند این محصول شما هم مورد استفاده قرار بگیرد.
سازمان در این چند سال اخیر به خاطر مطالبات و انتظارات جامعه و پیچیدگیهای مسایل آموزش و پرورش در خیلی از حوزهها استانداردهای کیفی را تولید نکرده است، امیدواریم در این دوره بتوانیم میزان بیشتری از استانداردهای محتوا را تولید کنیم تا متناسب با آن بتوانیم مشارکت پذیری تولید را بالا ببریم.
سوال: برویم سراغ کتاب های درسی ، بفرمایید که ثبت سفارش کتاب های درسی امسال کی آغاز می شود و خانواده ها چه زمانی این آمادگی را داشته باشند؟
لطیفی: اوایل اردیبهشت، ان شاءالله اطلاع رسانی سراسری خواهد شد از طریق رسانه ملی و دیگر رسانه ها، فکر می کنم در اوایل اردیبهشت ثبت سفارش کتاب را خواهیم داشت و متعاقبا اطلاع رسانی عمومی خواهد شد.
سوال: چه کتاب هایی تغییرات کلی کرده است یا چه عناوینی احیانا حذف یا اضافه شده است؟
لطیفی : عناوین حذفی که نداریم ، ما چهارتا کتاب اجرای آزمایشی پارسال شروع کردیم و امسال آن ها را ادامه می دهیم، اجرای آزمایشی یک مرحله ضروری برای عملیاتی کردن یا آوردن یک کتاب درسی جدید به مدرسه است ، به این معنا که ما وقتی یک کتابی را تازه تالیف می کنیم اول در تعدادی از استان ها و تعدادی از کلاس ها با یک سری از معلمان آموزش دیده، اجرا می شود.با این نکته را بگویم که یک کار پژوهشی به صورت مستمر همراه این کتاب انجام می شود و بعد بازخوردی که آن پژوهش به ما می دهد، آن کتاب اصلاح می شود، براساس آن بازخورد تصمیم گرفته می شود که در سال دوم، اجرای سراسری بشود یا این مدل آزمایشی کم کم گسترش پیدا می کند تا سراسری بشود. ما پارسال چهار تا کتاب را اجرای آزمایشی داشتیم ، امسال این چهار تا کتاب پایه بعدی شان هم اجرا می شود، در زمینه تغییرات اساسی یک سری از کتاب ها هستند که تغییرات در واقع جزئی دارند، تغییرات کتابی که تغییرات اساسی داشته باشد خیلی محدود و نادر است و زیاد نداریم ،یک کار تغییری را برای پایه اول ابتدایی البته اجرای آزمایشی بسیار محدود شروع خواهیم کرد ، چون ما امسال سال آغاز فرآیند تغییر کتاب است، بعضی از کتاب ها شاید کمتر ولی معمولا در بازه های زمانی ده ساله ، پانزده ساله حتما نیازمند بازنگری هستند ، این مقطع زمانی تقریبا رسیده است ما بخشی از برنامه را تغییر دادیم، امسال در این سال تحصیلی پیش رو ، ما اجرای آزمایشی محدودی را برای کتاب های پایه اول ابتدایی خواهیم داشت ، اما این چیزی نیست که جامعه به صورت عمومی احساس بکند، یعنی معلمان ابتدایی ما ، دانش آموزان عزیز پایه اول ابتدایی و خانواده ها همان کتاب های عادی را خواهند خواند ، یک فرآیندی است که بیشتر در واقع بازخوردش به ما خود ما خواهد بود، برای این که در سال های آینده کتاب ها را به صورت جدی تری اصلاح کنیم .
سوال: برویم سراغ موضوع دانش آموزان استثنائی، کتاب های دانش آموزان استثنائی را چه برنامه ای برای انها دارید؟
لطیفی : من یک آماری در مورد خود کتاب ها بدهم، ما در سال حدود نهصد و هشتاد تا عنوان کتاب را چاپ سپاری می کنیم، از این نهصد و هشتاد عنوان کتاب در حدود دویست و چهل و پنجاه عنوان کتاب مربوط است به دوره ابتدای و متوسطه اول و متوسطه نظری است و چیزی در حدود سیصد کتاب مربوط به دانش موزان استثنائی است. کتاب های استثنائی تنوع خیلی زیادی دارد ، این دانش آموزان عزیزما به واسطه وضعیتی که دارند به تناسب وضعیتی که دارند تغییر و تحول زیادی دارد.
سوال: از لحاظ های مختلف استثنائی؟
لطیفی : بله یعنی ما مثلا فرض کنید دانش آموز نابینا داریم که از کتاب خط بریل یا کتاب صوتی استفاده می کند، دانش آموز کم بینا داریم ، دانش آموزان دچار اختلالات یادگیری داریم که این ها باعث می شود که دوره های آموزشی شان ، یا پایه های آموزشی بیشتری داشته باشند به خاطر همین تنوع کتاب های استثنائی مان خیلی زیاد است، متاسفانه ما نتوانستیم در طول این چند سال برای هر کدام از این گروه ها یک متناسب سازی حداکثری انجام دهیم. امسال یک همایش خیلی خوبی برگزار شد در زمینه برنامه ریزی درسی برای کودکان استثنائی ، امیدواریم که این تولیدی که برای پایه اول ابتدایی داریم با همین دست فرمون بتوانیم پایه به پایه آن چیزی که به صورت تکوینی برای دانش آموزان استثنائی یا چیزی به صورت کاملا متفاوت برای دانش آموزان استثنائی تولید شود و در همین فرآیند پیش بینی کنیم ، براساس تعاملی که با پژوهشکده کودکان استثنائی و دفتر تالیف ان شاءالله برقرار خواهد شد.
سوال: کتاب های درسی به نوعی یک بار مصرف است، بفرمایید برنامه ای برای این که این کتاب ها بیشتر استفاده شود یا دوباره استفاده شود یا این که بعدها هم قابل استفاده باشد دارید یا خیر ، که به نوعی بهره وری مصرف کتاب درسی بالا برود؟
لطیفی: این فرآیند چاپ سپاری و توزیع را بالا ببریم یک پرسش کاملا به جایی است ، ما پارسال یک سری بررسی ها را انجام دادیم و امسال یک مطالعاتی را پیش بینی کردیم که یک گروهی از کارشناسان اقتصادی ان را انجام دهند و امیدواریم بتوانیم بهره وری را افزایش دهیم. اگر کتاب بخواهد ماندگاری داشته باشد علی القاعده باید در مالکیت مدرسه قرار بگیرد یا به نحوی باید کتاب برنامه ریزی شود که کتاب کار، از کتاب درسی تفکیک شود، این چیزی است که در کشورهای مختلف اجرا می شود آن چه که دیدید این است که معمولا کتاب کار یا ورک بوک یک کتاب است و تکس بوک یک کتاب درسی ، یک چیز کاملا مجزاست، ما سیستم آموزشی مان فعلا این طور نیست، مولفه ها و متغیرهای متنوعی در پایدار کردن کتابهای درسی تاثیرگذار است.