روند سالخوردگی جمعیت در کشور و آسیبهای آن
در سال ۱۳۵۵، پنج درصد از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدادند در حالی که اکنون این رقم به ۱۰ درصد جمعیت رسیده یعنی دو برابر شده و سن امید به زندگی نیز ۲۰ سال افزایش یافته است.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: یکی از مسائل عمده جمعیتی در کشورهای جهان، سالخوردگی جمعیت و پیامدهای ناشی از آن است. در حال حاضر ایران نیز مرحله انتقال ساختار سنی جمعیت از جوانی به سالخوردگی را تجربه میکند و پیشبینی شده که طی دو دهه آینده ساختار جمعیتی کشور به صورت فزاینده به سمت سالمندی پیش برود.
طبق گزارشهای مرکز آمار، از سال ۱۳۷۰ یعنی از زمانیکه آثار کنترل موالید نمایان شده، به تدریج از جمعیت افرادِ زیر ۱۵سال کاسته شده و در مقابل به جمعیت افراد ۱۵ تا ۶۴ ساله افزوده شدهاست. کاهش میزان موالید، پیشرفتهای علم پزشکی و بهبود وضعیت بهداشت و سلامت، باعث افزایش امید به زندگی میشود یعنی تعداد بیشتری از افراد به سن بالاتر میرسند. زمانی که این فرآیند با کاهش باروری همراه باشد، تغییر ترکیب سنی را در پی دارد.
به این صورت که با پایین آمدن باروری، سهم افراد جوان در جمعیت کم میشود و در طول زمان وزن جمعیت از گرو ههای سنی جوان به گرو ههای سنی بالاتر منتقل شده نسبت افراد سالمند به کل جمعیت، رو به افزایش میگذارد. بی هیچ تردیدی پیامد قطعی کنترل شدید و مستمر موالید، تغییر ساختار جمعیت از جوانی به سالخوردگی است و این تغییر از زمان شروع به کاهش باروری آغاز میشود و به تدریج پیش میرود. از منظر اقتصادی، سالخوردگی جمعیت به علت کاهش مرگ و میر از سالخوردگی جمعیت به علت کاهش باروری متفاوت است.
کاهش مرگ و میر و کاهش باروری هر دو نسبت افراد سالخورده و میانگین سن جمعیت را افزایش میدهند، اما کاهش مرگ و میر همراه با بهبود وضعیت عملکرد و بهداشت سالخوردگان است، در حالی که کاهش باروری، بدون اینکه افزایش متناظری در توانایی افراد برای کار کردن بیشتر ایجاد کند، باعث سالخوردگی جمعیت میشود. به عبارت دیگر، کاهش مرگ و میر موجب افزایش توانایی فعالیتهای اواخر زندگی و باعث میشود جمعیت خود را با وضعیت سالخوردگی تطبیق دهد. اگر سالخوردگی جمعیت در اثر کاهش باروری اتفاق افتاده باشد، جمعیت نمیتواند خود را با وضعیت سالخوردگی تطبیق دهد و سالخوردگی جمعیت با سختی همراه خواهد بود.
تحلیل مستند
در سال ۱۳۵۵، پنج درصد از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدادند در حالی که اکنون این رقم به ۱۰ درصد جمعیت رسیده یعنی دو برابر شده و سن امید به زندگی نیز ۲۰ سال افزایش یافته است. براساس پیشبینیها بار دیگر در سال۱۴۲۰ (۲۰ سال بعد) جمعیت سالمندان کشور دو برابر میشود و این در حالی است که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته جهان دو برابر شدن جمعیت سالمندی در طول بیش از ۱۰۰ سال اتفاق افتاده است، بنابراین افزایش جمعیت سالمندی در کشور ایران شتاب یافته است.
در سال ۲۰۱۵ جمعیت سالمند جهان ۱۲ درصد بوده و در سال ۲۰۳۵ به ۱۶ درصد و در سال ۲۰۵۰ به ۲۱ درصد خواهد رسید و این در حالی است که در کشور ایران جمعیت سالمندی در طی این سالها به ۳۱ درصد خواهد رسید. جمعیت سالمند دنیا در طی این ۳۵ سال هنوز به دو برابر نمیرسد در حالی که در کشور ما در همین زمان، جمعیت سالمندی به ۳ برابر افزایش خواهد یافت؛ و فقط تا سه دهه آینده این رقم به بیش از ۳۰ درصد خواهد رسید. ما تا سه دهه آینده به یکی از ۵ کشور سالمند دنیا تبدیل میشویم و در آستانه سونامی سالمندی هستیم. بر اساس وضع کنونی در کشور به ازای هر ده خانوار ۳ نفر سالمند وجود دارد و پیش بینی میشود با همین روند در سالهای آینده به ازای هر ده خانوار ۷ سالمند وجود داشته باشد.
در جامعهای که سالمندان بیشتر آن را تشکیل داده اند و نیروی جوان و کارآمد در اقلیت قرار دارد، به ناچار بخش عمدهای از این جمعیت جوان فعال میبایست مشغول نگهداری سالمندان جامعه شود و لذا جامعه از بخش زیادی از نیروی کار فعال خود محروم میشود. روند پیر شدن جمعیت که در حال حاضر شتاب بیشتری پیدا کرده است اثرات نامطلوبی در حوزههای مختلف، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی به همراه دارد.
با توجه به اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مواد فصل اول قانون ساختار نظام جامع تامین اجتماعی، حمایت از افراد پیر و بازنشسته حقی همگانی است و دولت باید طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای لازم را برای این قشر تامین کند.
پژوهشگر: فریفته هدایتی